تنها و تن ها
در ایستگاههای بی شمار زندگی ام
افراد بی شماری در کنارم
نشسته و پیاده شده اند
و از آنها شاید
عطری یا نفسی
به باغ خاطره ام پر کشیده
و این منم
"تنها"یی که
"تن"های زیادی را
از خاطرم بیرون کرده
و "تن"های کمی را
دوست دارم
نظرات شما عزیزان: