بی خیال

 

در این دنیای بی شرم

یا باید مثل خودش باشی

و یا زودتر از آن خلاص شوی

ـ نه اشتباه نکن منظورم از خلاص شدن

آن چیزی که فکر کردی نیست

یعنی بی خبال دنیا شوی ـ

هر چه بادا باد

بگذار هر کس هر کاری می کند بکند

بی خیال!

بگذار فکر کنند خوبند و تو بدی

بی خیال!

بگذار خود را زرنگ بدانند و تو را احمق

بی خیال!

بگذارتا راحت بگذری

یک زندگی ممتنع و بی خیالی

بهتر از این همه عذاب است

مگر نه ؟؟؟

 

[ چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, ] [ 22:39 ] [ m.moradi ] [ ]
در دام زندگی

 

نشنیده ای که هر درد را درمانیست    

زندگانی گر چه با توست اما نیست

زنده بودن دام توست ٬ دیوانه

هر که دام را خواهد ٬ دانا نیست

حال من را چه می فهمی تو ناصح

هر که در بند پند باشد با ما نیست

قلب پاره پاره از بی مهری

پر تپش ابزاریست ٬ جان را نیست

از تو می خواهم که دگر پند نگویی مرا

که هوای دلم و جان ٬ بس بارانیست

چه زیادند دل خوشان در اطراف

هر دل خوش داری٬هر زمان دارا نیست

استخوان ها خواهدبشکند این قمری

لیکن از خردی ٬ بنیه اش یارا نیست

اجلم باید کاید از در شاید

حق ماندن  رفتن٬ در جهان ما را نیست

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ 16:48 ] [ m.moradi ] [ ]
به لطف آنان

دوستانم کمند   دشمنانم بسیار

دشمنانم را دوست دارم   صد بار

که اگر آن ها نبودند     حتماً

تا به حال بارها    مرده بودم من

همه از لطف بودن  آن هاست

که پس از هر افتادن  می توانم خاست

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ 16:47 ] [ m.moradi ] [ ]
بیچاره دلم(2)

به هر سبب

و به هر خاطری

هر کاری که می کنم

و به هر جا که می روم

دل بیچاره ی رنجورم راهم با خود می کشم

و او چه صبور است و دردمند

گاه اعتراضی می کند اما نه از درد

که باز گردانم او را به پیله اش

ساکت و سرد

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ 16:45 ] [ m.moradi ] [ ]
رو به زوال

در حفره های دور وجودم

عنکبوت های سیاه پیوسته تار می تنند

تارهای پولادین آن ها

هر لحظه

گوشه ای از جانم را در نقاب می کشد

و من کمتر و کمتر می شوم

آه اگر بدانی

در پشت آن نقاب های سیاه

چه زیبایی هایی تاریخ می شود

و چه نواها زندانی!

[ دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, ] [ 21:44 ] [ m.moradi ] [ ]
تظاهر

بغض غربت چنان گلویم را می فشارد

که خفه ام می کتد گاهی

خفقانی غریب و نا مفهوم

پتک سنگین کبودش را

چنان بر شانه های احساسم می کوبد

که قلبم مچاله می شود گاهی

و ترس غریب گذاشتن و گذشتن

چنان لرزه بر وجودم می اندازد که

می پوساندم از درون

و من خفه ی مچاله ی پوسیده

بازتظاهر به زندگی می کنم هر روز

[ دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, ] [ 21:42 ] [ m.moradi ] [ ]
دیر یا زود

تو هم بر می گردی روزی

ای نامهاجر دیروزی

و بخشش می خواهی

با عجز و التماس

تو را می گویم ای عاجز ناسپاس

تو هم مثل دیگران

که شکستند و پاشیدند و رفتند

می فهمی دیر یا زود

بردی از زیان یا سود

با شکستن دلی که

خالص بود و ناب

روشن بود و جان بخش مانند آب

شاید هم فهمیده باشی تا به حال

بعد از آن همه فرارهای محال

باید صبر کرد و دید غرور بی معنیت

تا به کی می تواند مهار کند

جریان چشمان پشیمانت را

و در بند کشد

آن فریاد خواهش جانت را

یا بخشکاند از ریشه و

بر کند از بیخ ایمانت را

[ پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:, ] [ 14:35 ] [ m.moradi ] [ ]
بی کسی من

دلم شکسته

دلم را بد شکسته اند

نه یک بار نه ده بار

بارها و بارها

نه هر کس نه ناکس

همان کس که کسم بود و

بی کسم کرد و

بی کسی من

شد همه کس من

[ پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:, ] [ 14:34 ] [ m.moradi ] [ ]
در دامان زندگی

در آغوش زندگی انداخت

ما یتیمان نالان را

پرستاری سخت گیر و بس زیرک

جوابی داشت بابت هر های ما

هویی در آستین آماده

که مات کرده او

جمله سوار و پیاده

کار ما با او بی پوشش است 

سودی ندارد هیچ آرایه

پس بگذاریم همه گلایه

و بیاویزیم بر دامان دایه

تا رسیم بر بهترین پایه

و نباشیم مقلد و محتاج همچون سایه!

 

[ پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:, ] [ 14:32 ] [ m.moradi ] [ ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه